روزی روزگاری دریاچه ارومیه

به گزارش پی سی باران، بزرگ ترین دریاچه داخل ایران در حال خشک شدن است . این جمله را این سال ها و به خصوص این روزها زیاد می شویم . کارشناسان و دوستداران محیط زیست بارها و بارها درباره این اتفاق هشدار داده و مجلس و دولت هم راهکارهایی برای سیراب کردن دریاچه ارائه کرده اند ؛ اما همچنان دریاچه ارومیه در حال خشک شدن است و هر سال کوچک تر از سال قبل می شود . علت چیست و مشکل کجاست ؟ چرا آب دریاچه با این همه نگرانی هر سال باز هم

روزی روزگاری دریاچه ارومیه

روزی روزگاری دریاچه

نویسنده: علیرضا غمخوار

سرگذشت بزرگ ترین دریاچه داخل ایران و راه های نجات آن

بزرگ ترین دریاچه داخل ایران در حال خشک شدن است . این جمله را این سال ها و به خصوص این روزها زیاد می شویم . کارشناسان و دوستداران محیط زیست بارها و بارها درباره این اتفاق هشدار داده و مجلس و دولت هم راهکارهایی برای سیراب کردن دریاچه ارائه کرده اند ؛ اما همچنان دریاچه ارومیه در حال خشک شدن است و هر سال کوچک تر از سال قبل می گردد . دلیل چیست و مشکل کجاست ؟ چرا آب دریاچه با این همه نگرانی هر سال باز هم کمتر می گردد ؟ اهمیت دریاچه ارومیه بر کسی پوشیده نیست . مردم شمال غرب ایران آب و هوای مطبوع و معتدل را مدیون حضور این دریاچه اند . هر سال هزاران هزار پرنده مهاجر ، این دریاچه را به عنوان یکی از مهم ترین ایستگاه های سفر خود انتخاب می کنند . صدها گونه گیاهی و جانوری به طور مستقیم و هزاران گونه به طور غیر مستقیم برای زنده ماندن ، وابسته به آن هستند . خشکی دریاچه ارومیه فاجعه ای زیست محیطی به همراه خواهد داشت و نمک های بر جای مانده بر سطح آن ، تمام منطقه اطراف خود را خواهد پوشاند . پس چرا زنگ خطر خشک شدن دریاچه هر سال بلندتر به صدا در می آید ؟

برای خودش نام و رسم کم ندارد ؛ منطقه حفاظت شده و پارک ملی ، ذخیره گاه بیوسفر در فهرست یونسکو ، عضو تالاب های کنوانسیون دنیای حفاظت از تالاب ها و ... دریاچه بزرگ ارومیه که روزگاری با 483 هزار هکتار مساحتش مقام بیستمین دریاچه بزرگ دنیا و دومین دریاچه آب شور رابا خود داشت ، در کل اکوسیستم منطقه نقش حیاتی دارد . از موجودات ریزی مثل آرتمیا که تنها آبزی کنار آمده با شوری این دریاچه است گرفته تا انسان ، مستقیم و غیرمستقیم حیاتشان به حیات دریاچه ارومیه وابسته است . حالا این همه نام و رسم به حالت احتضار فرو رفته و نیازمند درمان شدید است . سدهای متعددی آب را به روی این دریاچه بسته اند و نیاز شدید دریاچه سیراب شدن است . طرح های مختلفی هم برای سیراب کردن دریاچه تا کنون ارائه شده که برخی از آنها مثل بارور کردن ابرها غیرعملی و برخی دیگر مثل آبرسانی به دریاچه عملی بوده ، ولی هنوز به طور جدی این طرح ها پیگیری نشده اند . در این میان جاده میانگذر ارومیه هم زخم دیگری بر تن دریاچه شده ؛ دریاچه را به دو نیمه شاقتصادی و جنوبی تقسیم کرده و به خشک شدن دریاچه سرعت بیشتری داده . حداقل نیاز آبی دریاچه ارومیه که 3 میلیارد و یکصد میلیون متر مکعب در سال اعلام شده ، هر روز کمتر و کمتر شده و حالا ما مانده ایم و یک چاله بزرگ آب شور که هر سال سطح آب آن پایین تر می آید و شوری نمکش به جا می ماند .

احتمالا مسافرانی که به خصوص در یک دهه اخیر از کنار دریاچه ارومیه گذشته اند ، کمتر به کاهش یافتن آب دریاچه پی برده اند . آبی که هر سال چند ده سانتی متر از ارتفاعش کاسته شد و ناگهان این آب در این سال ها شدت گرفت و جمع این سانتی متر ها تا امسال به بیش از هفت متر رسید . تا همین 15 سال پیش همه چیز خوب بود . ارتفاع آب دریاچه استاندارد و تامین آب به وسیله رودخانه ها روی روال طبیعی بود . سال آبی 76- 1375 آغاز اولین نگرانی ها بود ؛ وقتی ارتفاع آب دریاچه کمتر از حد معمول - یعنی هزار و 278 متر از آب های آزاد - رسید . سال ها یکی پس از دیگری گذشت و آمارهای هر سال آبی زنگ خطری دوباره به صدا درآورد ؛ صدایی که البته در زمان خود شنیده نشد . به گفته حسن عباس نژاد ، مدیر کل حفاظت از محیط زیست آذربایجان غربی ، اکنون سطح آب دریاچه ارومیه به کمترین اندازه خود از زمانی که آمار آن محاسبه می شده رسیده و اندازه آن کمتر از 1271 متر است ؛ اما دلیل آن چیست ؟ آیا گرم شدن زمین و خشکسالی های اخیر را می توان تنها دلیل آن دانست ؟ در این صورت چرا دریاچه وان ، 200 کیلومتر آن طرف تر در ترکیه با شرایط آب و هوایی مشابه سالم و سرحال است ؟

روزهای سخت دریاچه

شاید همان 12-10 سال پیش می شد ، مشکل را ساده تر حل کرد ؛ یعنی همان سال هایی که یکی یکی سدها روی رودهای منتهی به دریاچه احداث می شد و زمین های کشاورزی و کارخانه های صنعتی افسار گسیخته و بی مهابا توسعه می یافت. این اتفاق در سال های اخیر قوت و شتاب بیشتری گرفت تا جایی که حالا روی بیشتر 21 رود منتهی به دریاچه ارومیه که 14 تایش دائمی و هفت رود دیگر فصلی هستند ، سد زده شده و روی بقیه هم در حال احداث است . بیشترین سهم آبگیری را هم این سدها دارند ؛ سد مخزنی مهاباد روی دریاچه مهاباد ، سد زرینه رود بوکان روی رودخانه زرینه رود ، سد علویان روی رودخانه صوفی چای ، سد نهند روی رود آچی ، سد حسنلو روی گدار چای و سد شهر چای روی رود شهر چای . این رودها رگ های حیاتی دریاچه ارومیه هستند و مأموریت دارند تا سالانه 5 میلیارد متر مکعب آب را به دریاچه برسانند و 70 درصد آب آن را تأمین کنند . بر اساس آمار ، حدود یک چهارم آب ورودی به دریاچه مهار می شوند . محمدرضا فاطمی ، کارشناس محیط زیست و استاد دانشگاه معتقد است ؛ دریاچه ارومیه مثل یک بیمار در حال احتضار است و دکتر به جای اینکه فکری به حال او بکند ، داروهایش را قطع کرده است . اما مرگ این بیمار محتضر صرفا محوشدن یک دریاچه نیست ، اگر دریاچه ارومیه خشک گردد ، نمک های این دریاچه به وسیله باد به زمین های کشاورزی اطراف رفته و کشاورزی را در این منطقه و به مرور زمان در کل استان های همجوار از بین خواهد برد . از بین رفتن زمین های کشاورزی معنایی جز زمین گیر شدن کشاورزان و بیکاری تعداد بسیاری از مردمی که در شهرها و منطقه ها اطراف ارومیه به کار کشاورزی مشغولند نخواهد داشت ؛ موضوعی که اخیرا حتی کشاورزان محلی هم از بخشی از تبعات آن بهره مند شده اند. جواد دنیاگیر زاده - کننده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی - معتقد است با ادامه این فرایند تا دو سال دیگر اثری از دریاچه ارومیه باقی نخواهد ماند. در این صورت پرواز نمک ها بر فراز آسمان شهرهای اطراف و سونامی نمک ، مسمومیت هوای تنفسی شهفرایندان ، باران های نمکی و تبدیل سریع زمین های کشاورزی به شوره زار بسیار محتمل خواهد بود . در کنار رودهای منتهی به دریاچه ارومیه که منابع اصلی تأمین آب آن هستند ، بارش های مستقیم جوی ، سفره های آب زیرزمینی که به صورت چشمه داخل و اطراف دریاچه ظاهر می شوند و مسیل های اطراف دریاچه ، منابع دیگر تأمین آب آن هستند؛ منابعی که هر کدام به نحوی سهمی در خشکی دریاچه داشته اند .

جرعه ، جرعه شوره زار

هر سل زمین های کشاورزی در دشت های همسایه دریاچه با افتخار نسبت به سال پیش پیشرفتی چشمگیر دارند . باغ ها و مزارع هر سال محصولی بیش از سال قبل می دهند . 24 دشت کشاورزی واقع در حوضه آبریز دریاچه ارومیه چند سالی است که شاهد رشد مزارع و باغ ها هستند ؛ آب هایی که باید به دریاچه می ریختند ، زمین ها را آباد و کشاورزان را شاد کرده اند اما پشت این خوشایندی ، افسوس و نگرانی است . بهره برداری بی رویه از منابع زیرزمینی و سطحی که عمدتا با هدف توسعه فعالیت کشاورزی صورت می گیرد ، موجب شده از این 24 دشت ، چهار دشت دارای بیلان منفی شده و شرایطشان بحرانی گردد . هر چهار دشت به نام های دشت سلماس در غرب دشت تسوج در شمال و دشت های تبریز و عجب شیر در شرق ارومیه واقع شده اند و روی هم رفته سالانه 41 میلیون متر مکعب افت سفره در این دشت ها به ثبت رسیده است . از سویی این دشت ها با جبهه های آب شور دریاچه همجوار هستند و بافت آب های شیرین این دشت ها جبهه آب شور توسعه پیدا می کند و موجب نابودی اراضی کشاورزی می گردد .

اعداد و ارقام سال های اخیر نشان می دهد در حوضه آبریز دریاچه ارومیه 4100 میلیون متر مکعب آب برای کشاورزی در 345 هزار هکتار اراضی مصرف می گردد . این در حالی است که راندمان آبیاری کشاورزی هم از 25 تا 30درصد فراتر نمی رود . هر چند افزایش راندمان آب کشاورزی ذخیره قابل توجهی از منابع آب را در پی خواهد داشت ولی توسعه بی رویه و بدون برنامه اراضی کشاورزی موجب مصرف آب اضافی و نیاز بیشتر به آب شده است . پیامدهای دردناک ادامه این فرایند کم نخواهد بود ؛ اینکه دامنه شوره زارهای اطراف دریاچه در اثر فعالیت باد توسعه می یابد و اراضی کشاورزی ، مسکونی و صنعتی با لایه ای از نمک پوشیده می گردد ، فقط یکی از این پیامدهاست . با از دست رفتن ذخیره منابع آب ، سطح آب زیرزمینی افت می کند و آب شور جایگزین آب شیرین در چاه های حاشیه دریاچه می گردد ؛ بنابراین کیفیت خاک حاصلخیز کشاورزی به شدت افت می کند ؛ این یعنی تعطیلی یکی از شکوفاترین بخش های کشاورزی کشور و افزایش بیکاری در اثر از دست رفتن بخش های قابل توجهی از اراضی کشاورزی ، زیستگاه های تالابی آب شیرین جنوب دریاچه ارومیه که نقش کلیدی در پشتیبانی حیات وحش بومی و مهاجر دریاچه و نقش سپر حفاظتی بین سفره آب شیرین دشت های جنوبی و آب شور در شمال را بازی می کنند هم از دست می رود . در این میان ، میان گذر ارومیه هم باعث به هم ریختن تعادل آب در دریاچه و فراری دادن حیات وحش دریاچه شد .

میان گذر مخرب

اتومبیل ها با سرعت از روی جاده و پل می گذرند و از این سرعت هم شادند . حالا دیگر لازم نیست راه را دور کنند ؛ میان ارومیه و تبریز جاده ای کشیده شده که جهت مستقیم و نزدیک تری از جاده قبلی است اما ساخت این پروژه کم دردسر برای دریاچه بسیار پر دردسر شد . آغاز پروژه به 30 سال قبل بر می گردد ؛ پروژه ای که نهایتا دریاچه ارومیه را به دونیم کرده و میان گذر ارومیه نامیده شد. به همه چالش های دریاچه ارومیه باید این معضل بزرگ را هم اضافه کرد . پروژه ای که سازمان حفاظت محیط زیست همواره مخالف احداث آن بود و بر خلاف هشدارهای آن سازمان در همه این سال ها پیشرفت کرد . طبق اعلام این سازمان انجام این پروژه از تیرماه 1384 بدون رعایت قوانین و مقررات پارک های ملی ادامه پیدا کرد . این میان گذر که دو شهر ارومیه و تبریز را به هم متصل کرده ، با نصف کردن دریاچه سیکل گردش آب آن را مختل کرد و باعث شد تا خشک شدن دریاچه سیر صعودی بیشتری بگیرد . هر چند تصمیمات اخیر برای اینکه ادامه جهت به جای خاکریز به صورت پل باشد تا شمال و جنوب دریاچه به هم مربوط گردد ، شرایط را بهتر از قبل کرد اما هنوز سازمان محیط زیست مخالف این طرح است و میان گذر هم هر روز بزرگ تر می گردد . زمانی که این پروژه کلید خورد ، قرار بود جاده میان آب پیش برود اما حالا دردناکی ماجرا اینجاست که اطراف صدها متر از جاده ای که روی خاکریز و پل زده شده تا بیرون آب بماند ، از آب خبری نیست و شوره زار است. کم کم این میان گذر نه میان دریاچه ارومیه که در وسط شوره زار قرار خواهد گرفت. گرچه میان گذر ارومیه راه دسترسی را به خصوص میان دو استان آذربایجان شرقی و غربی بسیار سهل تر از قبل کرده و مسائل رفت وآمدی اهالی را بسیار کاهش داده اما مسائلی از خشک شدن دریاچه نصیب اهالی خواهد شد ، بسیار بیشتر از گذر این جاده خواهد بود . البته این تنها مشکل نیست . 5/ 2 میلیون هکتار از خاک های اطراف دریاچه فرسایش شدید پیدا کرده و میلیون ها متر مکعب پساب آلوده به کود و سموم کشاورزی ، صنعتی و فاضلاب انسانی وارد آن شده . بهره برداری بی رویه دامی از مراتع اطراف را هم باید به آن اضافه کرد ؛ البته نقش خشکسالی را هم نباید نادیده گرفت که خشکسالی ، داغ دیگری روی سینه دریاچه است .

طبیعت در مقابل طبیعت ؟

این را باید به صراحت گفت که سهم نامهربانی طبیعت با خودش در ماجرای خشک شدن دریاچه ارومیه از همه کمتر است. خشکسالی های پیاپی اگر چه در تسریع فرایند خشکی دریاچه بی تأثیر نیست اما به تنهایی هرگز چنین تهدیدی نخواهد داشت . سال های دورتر ، دریاچه ارومیه تجربه خشکسالی هایی به مراتب سخت تر و طولانی تر از این را داشته و خم به ابرویش نیامده . امروز آرتمیاها، صاحبخانه های چند میلیون ساله دریاچه ارومیه ، کم کم جایی در خانه شان ندارد. شوری آب که حالا به حد فوق اشباع و 340 گرم بر لیتر رسیده ، پیش از خشک شدن کامل دریاچه ، جان آرتمیاها را خواهد گرفت . این شوری بیش از حد پیام های دیگری هم دارد ؛ هر روز به مساحت بلورهای نمک اضافه می گردد. نمک ، تن پرندگانی که برای استراحت روی آب قرار گرفته اند را می پوشاند و پرواز و تعذیه را برایشان مشکل کرده و مرگشان را نزدیک می کند . پلیکان پاخاکستری ، با کلان کوچک ، غاز پیشانی سفید کوچک ، عروس غاز ، اردک مرمری ، اردک سر سفید ، اردک بلوطی ، خروس کولی دشتی ، میش مرغ و دلیجه کوچک پرندگانی هستند که یا باید جهت مهاجرتشان را تغییر دهند یا با مرگ دست و پنجه نرم کنند . در این صورت حتی با احیای دوباره دریاچه ارومیه دیگر خبری از بسیاری از این پرنده ها در این کریدر مهاجرتی مهم دنیا نخواهد بود .

قهر طبیعت با شمال غرب ایران اکنون و نیز بعد از خشکی دریاچه به همین ها محدود نمی گردد . برخی جزایر بزرگ تر دریاچه ارومیه ، محل زندگی پستاندارانی مثل قوچ و میش هستند . کاهش آب دریاچه و اتصال آن به خشکی ها راه مهاجرت آنها را باز می کند . جزایر کوچک تر هم که منطقه ها من برای لانه سازی و زادآوری برخی پرندگان است ، دیگر برای آنها مناسب نخواهد بود . این اتفاق برای نه جزیره دریاچه افتاد و آنها را به خشکی های یکپارچه ای تبدیل کرده که از بین رفتن زیبایی منحصر به فرد آنها کوچک ترین پیامد آن است. پایین آمدن آب دریاچه حالا اسکله هایی که برای تردد قایق ها و کشتی ها ساخته شده بود را هم بی مصرف کرده . اسکله های سواحل رشکان ، گلمانخانه ، جزیره اشک و جزیره کبودان فقط چوب هایی آکنده از قندیل نمک هستند که روی شوره زار ایستاده اند .

تنفس مصنوعی

دریاچه در حال مرگ مقصراتی دارد که سهم هر یک در مرگ آن مشخص و مشخص شده است . بد نیست نگاهی بیندازیم به امتیازهای منفی این مقصران آن اصلی: بررسی اثرات منفی فعالیت های اقتصادی ، اجتماعی روی اکوسیستم دریاچه ارومیه نشان می دهد به ترتیب کشاورزی با 17 امتیاز منفی، مدیریت منابع آب 16 امتیاز، جاده میان گذر 13 امتیاز، فعالیت های صنعتی و خدمات عمومی هر کدام با هفت امتیاز، صید آبزیان وماهیگیری و فشار اقشار عمومی هر کدام با شش امتیاز، شکار با پنج امتیاز، توریسم با چهار امتیاز ، برداشت نی با سه امتیاز و صید آرتمیا و استحصال نمک هر کدام با دو امتیاز منفی مهم ترین اثرات را اکوسیستم دریاچه ارومیه داشته اند .

تصادفی در کار نیست . اگر به داد دریاچه ارومیه نرسیم ، این بزرگ ترین دریاچه داخل ایران نفس های آخرش را می کشد . حالا تنفس مصنوعی به این بیمار رو به مرگ و احیای دوباره آن کار یک پروژه و اداره و سازمان نیست ، یک پروژه ملی می خواهد . در بخش کشاورزی می توان جلوی هدر رفتن آب ها را گرفت ، همان طور که مهندس بیوک رئیسی ، مدیر کل اداره محیط زیست می گوید : بیش از 70 درصد آبیاری کشاورزها به هدر می رود و سامانه های آبیاری آنها تغییر نکرده است . اصلاح این آبیاری بیش از 25درصد جلوی خروج آب های دریاچه را خواهد گرفت . خیرالله مرادی - مدیر کل سابق اداره محیط زیست کردستان - هم از حق آبه هایی می گوید که طبق قانون باید به دریاچه برسد و حتی یک قطره اش هم نمی رسد . او الگوهای غلط افزایش زمین های باغی و زراعی را هم بی تأثیر نمی داند . پروژه های نجات دریاچه ارومیه ، هنوز به طور کامل عملی نشده و پروژه ملی آب رسانی از رودخانه زاب و رودخانه ارس اگرچه می تواند موثر باشد ولی بسیار زمان بر است . بارور کردن ابرها و ایجاد بارش هم فقط لب های دریاچه را کمی تر خواهد کرد . کاری اساسی تر باید صورت گیرد و بین آبیاری دریاچه و زمین های کشاورزی باید تعادلی منطقی صورت گیرد . واقعیت این است که اگر احیای دریاچه از همین امروز آغاز گردد ، حداقل پنج سال زمان لازم است تا از حالت بحران خارج گردد .

روزهای اواخر مردادماه امسال نادر قاضی پور کننده ارومیه با بیان اینکه دریاچه ارومیه یک سرمایه ملی است و تا کنون 60درصد از آب این دریاچه شور به انتها رسیده ، از کنندگان خواست تا به داد آن برسند ؛ اغلب کارشناسان محیط زیست از مدت ها پیش در این خصوص تذکر داده بودند. البته این روزها خبرهای خوشی هم از اختصاص آب و بودجه برای سیراب کردن دریاچه ارومیه به گوش می رسد ؛ به تازگی مهندس محمد جواد محمدی زاده - رئیس سازمان حفاظت محیط زیست - از اختصاص 950 میلیارد تومان اعتبار برای احیای این دریاچه خبر داده ؛ احیایی که قرار است با انتقال آب میان حوضه ای اجرایی گردد. حالا وقت آن است که به این دریاچه در حال مرگ کمکی اساسی گردد . یادمان باشد که تاریخ به کسانی که به داد این دریاچه رسیده اند یا بر دردش افزوده اند هم امتیازهای مثبت و منفی خواهد داد .

برگرفته از مجله سرزمین من شماره 26 پیاپی ؛ شماره تازه 6

منبع: راسخون
انتشار: 11 اردیبهشت 1402 بروزرسانی: 11 اردیبهشت 1402 گردآورنده: pcbaran.ir شناسه مطلب: 16

به "روزی روزگاری دریاچه ارومیه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روزی روزگاری دریاچه ارومیه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید