نقد و آنالیز فیلم پوست سرد؛ گرمایی زیر پوست سرد

به گزارش پی سی باران، عبدالرضا ناصرمقدسی متخصص مغز و اعصاب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: فیلم پوست سرد محصول سال 2017 و به کارگردانی خاویر گنز است. فیلمی با موضوعی متفاوت که جنبه های عمیق خود را زیر سایه ژانر وحشت پنهان نموده است. اگرچه هرچه پیش تر می رویم متوجه می شوم آنچه باید از آن ترسید نه موجودات بی نوای به تصویر کشیده شده در این فیلم بلکه نفس خود آدمیزاد است.

نقد و آنالیز فیلم پوست سرد؛ گرمایی زیر پوست سرد

فیلم به عمیق ترین جنبه های زیستی و تکامل در دل دنیای سرد و یخ زده می پردازد. جوانی ایرلندی به نام فرند با یک کشتی و بعد از سفری دور و دراز به جزیره ای دورافتاده در اقیانوس اطلس می آید تا مسئولیتی را در دنیایی بر عهده بگیرد که به نظر می رسد هیچ مسافری ندارد.

او مسئول هواشناسی این جزیره متروکه است؛ جزیره ای که به جز او تنها شخصی با نام گرونر که مسئول فانوس دریایی است، در آن زندگی می نماید. گرونر از دنیای متمدن بسیار فاصله گرفته و خود را در این محیط سرد و خشک محبوس نموده است. فرند البته کاری به او ندارد. او کتاب ها و انبوه وسایلی را که با خود آورده، به داخل کلبه ای می برد تا زندگی پارساوار و متألمانه خود را در این جزیره متروک شروع کند؛ اما جالب است که او با وسایل مأمور قبلی هواشناسی روبه رو می گردد که جالب ترین آن دفتر های یادداشت او است؛ دفتر هایی که به توصیف جانداران، صدف ها، استخوان ها و در نهایت موجودات عجیب و غریبی می پردازد که به نظر می رسد به دنیای تخیل نویسنده ارتباط داشته باشند.

هرچند تواتر شکل ها و یادداشت ها در انسان شکی عظیم به وجود می آورد که نکند این جانداران عجیب واقعیت خارجی داشته باشند. او غرق این افکار در کنار شومینه نشسته که صدایی از بیرون می آید. صدایی که در نظر اول باید آقای گرونر باشد؛ اما وقتی که پاسخی داده نمی گردد، او شک می نماید تا اینکه دستی شبیه دست وزغ از زیر در به درون می آید و اینجاست که فرند متوجه می گردد که با داستان ها و حوادث عجیبی روبه رو خواهد بود؛ حوادثی که بیشتر از آنکه کنجکاوی او را برانگیزند، سبب ترس و واهمه وی می شوند. آن شب با ترس بسیار به صبح می رسد. او صبح سراغ گرونر می رود تا واقعیت ماجرا را بفهمد و اینجاست که متوجه می گردد در این جزیره دورافتاده انگار انتخاب طبیعی راه متفاوتی را رفته و جانداران متفاوتی را به وجود آورده است.

بخش مهمی از بحث ما به همین نگرش می پردازد. ما در فیلم با جاندارانی روبه رو هستیم که از دل دریا درآمده و دوزیست شده اند. دوزیستان جانداران شناخته شده ای برای ما هستند؛ اما اگر یک دوزیست بسته به شرایط زیستگاه و ژنتیک خود طوری تکامل پیدا کند که مطلع و هوشمند گردد، در آن صورت با جانداران مطلعی روبه رو خواهیم بود که دوزیست بوده و دنیا را از منظری متفاوت از ما می بینند. آن ها برخلاف ما هم خشکی، هم هوا و هم آب را تجربه می نمایند و همین شکل متفاوت تجربه سبب ایجاد مطلعی متفاوت در چنین جاندارانی می گردد.

متأسفانه فیلم به این تجربه های متفاوت نپرداخته و بیشتر به تقابل بین گونه انسان و این گونه ناشناخته دوزیستان هوشمند می پردازد؛ تقابلی که سرنوشتی تلخ را رقم می زند. اینکه ملاقات دو گونه مطلع متفاوت با هم چگونه خواهد بود، موضوعی دور از تجربه بشری در تاریخ خود نیست. چیزی حدود 50 هزار سال پیش ما با گونه مطلع نئاندرتال ها زندگی می کردیم که این زندگی لزوما صلح آمیز و در پی درک متقابل یکدیگر نبود.

شواهد نشان می دهد گونه هومو ساپینس در انقراض نئاندرتال ها دخالت داشته است. همین اکنون هم بیشترین نزاع ها در میان گونه خود ما اتفاق می افتد و عظیم ترین جنگ ها و کشتار ها بین خود آدمیان بوده است. پس به نظر می رسد حتی جانداران مطلع هم برای بقا، غذا، قلمرو و جفت به جان هم می افتند و تا می توانند در نابودی هم می کوشند؛ همان چیزی که در فیلم پوست سرد اتفاق می افتد. اما چیز های مثبت و نویدبخشی هم در راه است.

هستند کسانی که راه صلح بین گونه ها را در پی بگیرند. بفهمند که کارشان اشتباه بوده و می توانند با وجود تفاوت های بسیار و اشتراک در منابع به شکلی صلح آمیز در کنار یکدیگر به زندگی خود ادامه دهند. خوشبختانه این درک را هم در این فیلم زیبا مشاهده می کنیم. تقابل بین انسان ها و این دوزیستان مطلع به اوج می رسد. گرونر و فرند به خاطر رجحان در هوش و ابزار هایی که داشتند، در ابتدا بر این موجودات توفق پیدا می نمایند.

آن ها بسیاری از این دوزیستان را از بین می برند و می کشند؛ اما بعد از این اتفاق است که دوزیستان سعی می نمایند رابطه خوبی با فرند برقرار نمایند. کسی که به نظر می رسد از عملکرد ناشایست خود بسیار متأثر و غمگین شده است. همین موضوع هم سبب می گردد فرند دست از همکاری با گرونر بردارد؛ اما گرونر که هنوز بر سر موضع خود بوده و می خواهد به کشتار این دوزیستان مطلع ادامه دهد، به دست آن ها کشته می گردد.

فیلم نه تنها فیلمی مجذوب کننده بود بلکه تأمل برانگیز هم شمرده می شد و انسان را با سوال های بسیاری تنها می گذاشت. آیا واقعا ممکن است در گوشه ای از دنیا با فرایند های تکاملی ای روبه رو باشیم که منجر به هوش های متفاوتی شوند؟ اینکه جانداران کشف ناشده ای روی زمین باشند چندان غریب نیست، اما اینکه جاندار هوشمندی باشد و ما هنوز نشانه ای از آن پیدا ننموده باشیم کمی دور از فکر به نظر می رسد. اما در سیارات دیگر چطور؟ انسان هزاره هاست که به این موضوع فکر می نماید: آیا در سیارات دیگر حیات هوشمندی وجود دارد؟

انسان امیدوار است روزی امکان ملاقات با این فرازمینی های هوشمند و متمدن مهیا گردد. در آن صورت این ملاقات به چه صورتی خواهد بود؟ آیا باز ما راه جنگ و کشتار را پیش خواهیم گرفت؟ البته با این تفاوت که معین نیست این بار کدام گونه پیروز گردد. به گمانم انسان باید در اولویت ها و ارزش هایش تجتماشاظر کند. باید ببینیم در طول تاریخ چه نموده ایم و آیا می توان به این شکل به زندگی خود ادامه داد؟ تماشا این فیلم را به همه توصیه می کنم.

منبع: فرارو
انتشار: 11 اردیبهشت 1402 بروزرسانی: 11 اردیبهشت 1402 گردآورنده: pcbaran.ir شناسه مطلب: 138

به "نقد و آنالیز فیلم پوست سرد؛ گرمایی زیر پوست سرد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نقد و آنالیز فیلم پوست سرد؛ گرمایی زیر پوست سرد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید