سوپرمن 4 (1987)؛ فیلمی که آینده سینمایی سوپرمن را برای دو دهه تباه کرد
به گزارش پی سی باران، شنیده اید که می گویند: هرچه بگندد نمکش می زنند؛ وای به روزی که بگندد نمک؟ روزی که سوپرمن 4 منتشر شد، روزی بود که نمک گندید. سوپرمن 1 کوشش کرد ژانر سینمای ابرقهرمانی را از باتلاق کمپ (Camp)، مضحکه و بودجه پایین بیرون بکشد و به آن جدیت و اعتبار ببخشد و در این کار پیروز شد. سوپرمن 4 بازگشت ژانر ابرقهرمانی به تمام چیزهایی بود که سوپرمن 1 می خواست ژانر را از آن ها نجات دهد. سوپرمن 4 آنقدر بد بود که تا سال 2006 دیگر کسی سراغ فیلم ساختن از سوپرمن نرفت.

داستان شکست سوپرمن 4 بسی غم انگیز است. اگر احیاناً رویای فیلمسازی در سر دارید، ولی به نظرتان امکان پذیر نیست و دنبال یک عامل خارجی می گشت تا این رویا را از سرتان بیرون کند، شاید بد نباشد داستان ساخته شدن سوپرمن 4 را بشنوید، چون شامل تمام ویژگی های ضدحالی می گردد که می توانید در فرایند ساختن یک فیلم با آن ها روبرو شوید. پشت صحنه سوپرمن 4 جایی بود که رویاها می رفتند تا بمیرند.
پس از شکست سوپرمن 3 و سوپرگرل (Supergirl)، اسپین آف سوپرمن، الکساندر و ایلیا سالکایند (Alexander & Illya Salkind)، تهیه نمایندگان مجموعه، عطای آن را به لقایش بخشیدند و حقوق سوپرمن را به قیمت 5 میلیون دلار به شرکت فیلمسازی کنن (Cannon Group Inc) فروختند.
مشکل اینجا بود که شرکت فیلمسازی کنن یک شرکت بنجل بود که هر سال به صورت فله ای ده ها فیلم درجه 4 فراوری می کرد و سال ها می شد که هیچ فیلم پیروزی در کارنامه اش نداشت، برای همین در شرایط اقتصادی وخیمی به سر می برد.
موقعی که کنن به حقوق سوپرمن 4 دست پیدا کرد، تا خرخره در بدهی فرو رفته بود. با این که کریستوفر ریو (Christopher Reeve) دیگر قصد نداشت در نقش سوپرمن بازی کند، کنن با یک سری وعده و وعید بسیار وسوسه برانگیز او را ترغیب کرد به این نقش برگردد. کنن به ریو قول داد که به او اجازه انتخاب داستان و کارگردان سوپرمن 4 را بدهد و بعلاوه بودجه پروژه شخصی او با نام بچه زرنگ (Street Smart) را فراهم کند.
یکی از دغدغه های شخصی ریو جلوگیری از وقوع جنگ اتمی بود که آن روزها، به خاطر تنش بین آمریکا و شوروی در دهه 80 سایه اش روی بشریت سنگینی می کرد. برای همین طبق انتخاب او در سوپرمن 4 صحنه ای هست که در آن سوپرمن بعد از ارائه سخنرانی ای در سازمان ملل متحد همه کلاهک های هسته ای جهان را جمع می نماید، در یک تور بزرگ جمع شان می نماید و به سمت خورشید پرتاب شان می نماید. این صحنه بسیار شعارزده است، ولی در عین حال جذابیتی خفته در آن نهان است. ذات سوپرمن آنقدر آرمان گرایانه است که شاید تنها ابرقهرمانی باشد که بتوان چنین صحنه ای را برایش نوشت.
ولی متاسفانه قضیه مربوط به جمع کردن کلاهک های هسته ای صرفاً بخش کوتاهی از فیلم است و برخلاف آنچه که از عنوان فیلم برمی آید، جستجوی صلح موضوع اصلی آن نیست. موضوع اصلی فیلم ظهور شرور جدیدی به نام مرد هسته ای (Nuclear Man) است که لکس لوتر (که دوباره به فیلم برگشته) او را ساخته است.
مرد هسته ای موجودی بسیار قدرتمند است، ولی یک نقطه ضعف بزرگ دارد و آن هم این است که فقط با نور خورشید کار می نماید. به محض این که در محیطی تاریک قرار بگیرد، مثل رباتی که باتری اش تمام شده خاموش می گردد. مرد هسته ای پتانسیل این را داشت که شرور قابل قبولی گردد. ولی تمام پتانسیلی که داشت هدر رفت و علت آن هم علت پشت اصلی شکست فیلم است: خساست کَنِن.
یک ماه پیش از شروع مراحل فیلمبرداری، کنن بودجه فیلم از از 36 میلیون دلار به 17 میلیون کاهش داد. اگر فیلم را ببینید، تاثیر آن را به وضوح مشاهده خواهید کرد. جلوه های ویژه سوپرمن 4 جزو بدترین جلوه های ویژه بین فیلم های ابرقهرمانی هستند. این جلوه های ویژه آنقدر بد هستند که باعث شده اند سوپرمن 4 رسماً شبیه به یک فیلم ناتمام به نظر برسد.
غیر از جلوه های ویژه مضحک فیلم، کنن نزدیک به 40 دقیقه از محتوای داستانی فیلم را حذف کرد تا بتواند با کوتاه کردن آن نوبت های بیشتری فیلم را در سینما پخش کند و بلیط های بیشتری بفروشد. این تصمیم هم باعث شده سوپرمن 4 از لحاظ داستانی ضعیف ترین و بی منطق ترین فیلم مجموعه تبدیل گردد.
متاسفانه برای کنن سوپرمن 4 چیزی نبود جز راهی برای خلاص شدن از بدهی هایی که جمع نموده بود، ولی بی میلی و بی ذوق بودن و تنگ نظری آن ها آنقدر شدید بود که در نهایت به ضرر خودشان عمل کرد و باعث شد سوپرمن 4 از شدت بد بودن به شکست تجاری ای تبدیل گردد که از آن می ترسیدند و آن ها را به طور کامل ورشکسته کند.
سوپرمن 4، و به طور کلی مجموعه سوپرمن کریستوفر ریو، مثال شاخص از اثری است که به دست آدم های بی ذوق، پولکی و کوته نظر به قهقرا رفت و پتانسیل فوق العاده آن نابود شد. نکته جالب درباره آدم های زرنگ و حسابگر این است که زرنگ بازی هایشان همواره به ضرر خودشان تمام می گردد. اگر کنن اینقدر از لحاظ اقتصادی به این فیلم کم لطفی نمی کرد و در اتاق تدوین داستان فیلم را به گند نمی کشید، شاید سوپرمن 4 دقیقاً به همان فیلم خوب و محبوبی تبدیل می شد که می توانست شرکت شان را از ورشکستگی نجات دهد.
سوپرمن 4 فیلمی بود که تهیه نمایندگان آن هر کاری از دستشان برمی آمد انجام دادند تا شکست آن را تضمین نمایند و پیروز هم شدند. این فیلم پتانسیل داشت، ولی در نهایت به خاطر ایگو و کوته نظری یک سری آدم که ارزشی برای هنرسازی و شخصیت سوپرمن قائل نبودند، با کله سقوط کرد و پرونده مجموعه سوپرمن با بازی کریستوفر ریو را برای همواره بست. در آخر جا دارد نقل قولی از خودزیست نامه ریو بیاورم که بسیار خلاصه و مفید علت شکست این فیلم و کلاً همه فیلم های ماست اقتصادی شده ای را که تا به امروز ساخته شده و قرار است در آینده ساخته شوند شرح می دهد:
محدودیت بودجه و کاهش بودجه در همه زمینه ها مانع بزرگی سر راهمان قرار داده بود. کنن فیلمز در آن واحد سی پروژه در دست فراوری داشت و بین آن ها سوپرمن 4 هیچ توجه ویژه ای دریافت نکرد. به عنوان مثال، کانر و روزنتال (فیلم نامه نویس ها) صحنه ای را نوشته بودند که در آن سوپرمن در خیابان چهل ودوم (42nd Street) نیویورک فرود می آید و در امتداد خطوط زرد دوتایی راه می رود تا وارد سازمان ملل متحد گردد و در آنجا سخنرانی کند. اگر این صحنه برای سوپرمن 1 نوشته شده بود، ما آن را در خیابان چهل ودوم واقعی فیلمبرداری می کردیم. ریچارد دانر (Richard Donner)، (کارگردان اولین فیلم)، حرکت و واکنش صدها رهگذر و ماشین را به طور دقیق طرح ریزی می کرد و تصویر مردمی را نشان می داد که از پنجره دفتر کارشان با دهان باز به سوپرمن خیره شده بودند که مثل نی نواز هاملین در حال راه رفتن در خیابان بود. به جایش مجبور شدیم صحنه را در پارک صنعتی ای در انگلستان فیلمبرداری کنیم، آن هم در حالی که باران می آمد. حدوداً صد سیاهی لشگر داشتیم و دور و برمان حتی یک دانه ماشین هم نبود. حدوداً ده تا کبوتر هم برای ایجاد اتمسفر در هوا رها شده بودند. حتی اگر داستان هوشمندانه بود، فکر نمی کنم هیچ گاه می توانستیم با چنین رویکردی انتظارات مخاطب را برآورده کنیم.
منبع: دیجیکالا مگ